پیدا کردن کلمات مناسب
پیدا کردن کلمه مناسب برای بیان یک مفهوم یا یک احساس قطعاً معصومیت نویسنده است. به ندرت اصطلاح انتخاب شده درست به نظر می رسد.
برای یافتن کلمه مناسب ، نویسنده باید به احساسات خود متقاعد شود. مگر اینکه نویسنده در مورد چگونگی قانع کردن به یک مفهوم ، یا اینکه چگونه او را درک می کند ، واقعاً غیرممکن است که کلمه دقیق بیان آن ایده یا آن احساس را پیدا کند.
از این رو نتیجه می گیرد که احساسات نویسنده در مورد ایده یا احساس باید شدید و صمیمانه باشد. اگر آنها باشند ، سخنان شما که واقعاً و صادقانه آن را بیان می کنند باید بیاید. اما این بدان معنی نیست که آنها نیازی به تجدید نظر و دور زدن ندارند. هر کلمه باید با دقت در نظر گرفته شود و برای طبیعی بودن کاوش شود.
این جستجو به تجربه نویسنده ، واژگان و اصطلاحنامه می پردازد ، اما این به یاد آوردن کلماتی است که تجربه شده اند و به همین ترتیب بخشی از واژگان فعال هستند. از کلماتی که حوزه واژگان منفعل یا شناخته شده است نباید مورد استفاده قرار گیرد ، زیرا آنها آشنایی با واژگان فعال را ندارند.
از فرهنگ لغت نباید برای به دست آوردن کلمه مناسب استفاده شود ، مگر اینکه واقعاً برای تقویت داده هایی که نویسنده در مورد این کلمه در اختیار دارد استفاده شود. به همان روشی که نباید از فرهنگ لغت برای یافتن کلمه مناسب استفاده شود ، فقط باید از اصطلاحات استفاده شود تا کلمه ای مناسب را که به وضوح بخشی از واژگان فعال است ، به یاد بیاورد.
کلمه مناسب همیشه باید قبل از استفاده از آن تجربه شود.